بسم الله الرحمن الرحیم ...
نجوایی غریب در جانم بود ...
گفتم خدای من اللهم اذن دخول می خواهم ...
ندا آمد : بسم الله الرحمن الرحیم ...
انگار این ذکر جانم را تازه کرد ...
بسم الله الرحمن الرحیم ...
گفتم خدای من دلم گرفت ازهرآنچه اتفاق می افتد ...
از نامردی هایی که زمانه دارد ...
از نابخردی هایی که فکر می کنند خرد همان است که دارند اما ...
اما خدای من نیست ... تنگ شده نفسم ...
ندا آمد :اَلَم نَشرَح لَکَ صَدرَک ؟وَ وَضَعنا عَنکَ وزرَک ؟
اَلَذی اَنقضَ ظَهرکَ ؟(سوره ی شرح )
گفتم سخته ...آخه خیلی سخت شده زندگی ...
ندایی آمد که :فَاِنَ مَعَ الُسرِ یُسرًا . اِنَ مَعَ العُسرِ یُسرًا ...(سوره ی شرح)
گفتم خدایا اگرنداشتمت چه می کردم ؟بار این همه سختی روکجا میبردم که از دوشم کم کند ؟
تحملم تا به کجا بود اگر نداشتمت ؟
باری گفتی :ان الله لایخفی علیه شیٌ فی الارض ولا فی السما .
هویصورکم فی الارحام کیف یشاء لااله الا هو العزیزالحکیم ...
(آل عمران 5.6)
گفتم خدایا این روزگار مردمانی رنگ رنگی دارد من چه رنگی باشم ؟
گفتی : صِبغَةَ اللهِ وَ مَن اَحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةً وَ نَحنُ لَهُ عابِدُون ...(بقره 138)
گفتم خدایا میترسم از :
وَ اِذامَسَ الاِنسانَ الضُرُ دَعانا لِجَنبِه اَو قاعدًِا اَوقائماً فَلَما کََشَفنا عَنهُ ضُرَهُ مَرَ کَاَن لَم یَدعُنا اِلی ضُرٍ مَسَهُ کَذلِکَ زُینَ لِلمُسرِفینَ ما کانوُا یَعلَموَن ...
(یونس 12)
ندایی آمد :قُل یا عِبادِیَ اَسرَفوُا عَلی اَنفُسِهِم لاتَقنطوُا مِن رَحمَةِ اللهِ اِنَ اللهَ یَغفِرُالذُنُوبَ جَمیعاً اِنَهُ هُوَ الغَفوُرُ الرَحیم ...(زمر52)
باز گفتم الها با کدامین نام بخوانمت که آرام شود این تشویش های درونم ...
گفتی : وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ...(اعراف 180)
زمزمه های درونم با رب هی عمیق وعمیق تر میشد وسرشارومالامال از سوال شده بودم وشگفتی ...
باز ناله سر دادم ...
خدایا چگونه یادت کنم ...چگونه برزبان بیاورمت که آرام شود تمام دلواپسی هایم ؟؟؟
نداآمد : « وَاذکُر رَبَّکَ فِی نَفسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُوِّ و الاصَالِ وَلاَ تَکُن مِنَ الغَافِلِینَ؛ إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ...
(اعراف 205و206)
خدایا ترس دارم ازهمه چی ...از هر روزی که جلو می روم ونمیدانم که چه می خواهد بشود ...
می ترسم ازآناتی که شیطان با من باشد ومن ازبرم برود بندگی تو را وآن دم وای برمن ...
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ...
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ...
أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ... (انفال 2تا4)
وباز تشنه ترازقبل هی می پرسیدمو می پرسیدم ...گویی این تشنگی هرچه جلو ترمیرفتم بیشتر وبیشتر وبیشتر می شد ...
وهرچقدر به یگانگیش نزدیک تر می شدم مهربانیش ،رحمانیتش ...مهر عطوفتش را بیش از بیش احساس می کردم ولمس میکردم ...
خدایی که به وقت مهربانی مهربان است تا می تواند بخشنده ورحیم ...
همان که نا فرمایان را بعد از هدایت عقابی سخت خواهد نمود واین وعده ی لاریب خداییست ...
باز گفتم خدای من تمام وعده های تو حق است ودرآن شکی نیست به قدر کمترین ذره ایی ...
واین وعده ی آخر کی به حقیقت می پیوندد ؟؟؟
کی چشمان پراز اشک های انتظار ما برسه به دیدارمعشوقشان ؟؟؟
کی وعده ی نهایی برسه و این تنهای رنجوره مارو آرام تر کنه ...
گفتم خدایا همه ما ها منتظر...کی این انتظار به سر برسه وگل زهرا ...عطر نرگس به مشام ما برسه وجان های بی رمق ما را التیام بده ...
گفتم خدایا ای معبود اللهم ...این انتظار ما را کشت ...
گفتم خدای من ای عشق باطل داره تمام دنیارو میگیره ...مسلمونا دارن زیر بار این بی دینان نسل نابخردان جاهلیت تکه تکه میشوند و...
خدایم فرمود :
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً
به راستی که بندگی لایق خدایی توست ای بزرگتر ورحمانتر از هرآنچه هست ...یا ارحم الراحمین ...
واین آیات الهی که جان می برد از جانم ...
لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ?21? هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ?22? هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ?23? هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ?24? (حشر )
درنگی :
این یک دغدغه همیشگی است ...شاید مربوط به هرآنکس که بخواهد دلش عزمی الهی داشته باشد ...
دلنوشت : خودمو میکشم همیشه برای این آیات ...
کاش واقعن میشد آخره سر این چنین رفت ...کاش ...
اما دریغ وصد دریغ که غفلت مرا مات کرده است ...
اما این آیات : (ونیز کل سوره ی رحمن که حرف ها دارد بازهای میکند باد ل آدمی ...)
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ 27ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً 28فَادْخُلی فی عِبادی 29وَ ادْخُلی جَنَّتی
....فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ …تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ …
دعایی کن دعای تو می گیرد ...دعای تو میگیرد ...دعای تو میگرد ...
رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ ...
إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادی لِلْإیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار ...
رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ...
تاملی :2.3روزبیشتر نمونده ازش ...داره میره باز تا خدا ...چی برا خودمون برداشتیم ؟من که هیچ ...
«اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »