• وبلاگ : كمي درنگ بايدم ...
  • يادداشت : يا مرتضي علي ادركني ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بيا اي دوست تا باهم بسوزيم
    چو شمع محفل ماتم بسوزيم
    من و تو سوگوار يک عزيزيم
    بيا تا هردو در يک غم بسوزيم
    بيا چون شمع و چون پروانه باشيم
    به گرد هم برراي هم بسوزيم
    بيا با محرمان دمساز گرديم
    چرا از طعن نامحرم بسوزيم
    چو مي خواهي در ان عالم نسوزي
    همان بهتر در اين عالم بسوزيم
    به خورشيد محبت ره توان برد
    اگر يک صبح چون شبنم بسوزيم
    چو مي بايد بسوزد سينه بگذار
    بياد عترت خاتم بسوزيم
    کمال سوختن عشق علي است
    مبادادر عزايش کم بسوزيم
    نسوزد آفتاب حشر مارا
    اگر از داغ او يکدم بسوزيم
    (محمد)باز از سوز جگر گفت
    بيا اي دوست تا باهم بسوزيم...
    پاسخ

    نسوزد آفتاب حشر مارا ...اگرازداغ اويدم بسوزيم ...سلام واحسنت ...تسليت ميگم ...

    دل را زشرار عشق سوزاند علي

    يک عمر غريب شهر خود ماند علي

    وقتي که شکافت فرق او در محراب

    گفتند مگر نماز ميخواند علي

    شعر خيلي قشنگي بود....التماس دعا


    پاسخ

    سلام .قبول باشه .خيلي قشنگ بود خيلي خيلي .ممنون كه برام نوشتيش ...گفتند مگر نماز ميخواند علي ................يامرتضي علي مولا ...
    + ياسي 

    سلام تسليت ميگم اين غم سنگين بشريت انشاا.. که دعاهات قبول باشه بهترينا تو اين شبا برات رقم بخوره..شعرم زيبا بود ..منم اپم دوست داشتي بيا..
    پاسخ

    سلام به شمام تسليت ميگم خواهرم ...همچنين ...