بسم الله الرحمن الرحیم...
مسجدالاقصی ... لیله الاسرا ...القدسُ لنا ... بحول الله ...
مسجدالقصی ... لیله الاسرا ...القدسُ لنا ... به اذن الله ...
.....................
أه یا فلسطین ...أه یا غزه ...
أه یا طفلی الصغیر ...أه یا مظلوم ...
أه یا امی ... أه یا امی الحزینه ...
أه یا غزه ... یا غزه ... یا غزه ...
.............................................
خواهرم از بابا میپرسه چرا دخترا رو نمیزارن برن سربازی ...
هرکدوممون یه چیزی گفتیم ...
بابایی گفت : جون از قوانین جنگی اینه که به زن و کودک آسیب نرسه ...
زن و کودک ...زن و بچه ... زن و ...مادر ...مادر ... مادر ...
بر سر ِ آدمیت ... بر سر ِ انسانیت ... بر سر ِ اشرف مخلوقات چه آمده که ...
که این چنین بیرحم است ...
که این چنین بی پروا دل می درد ...
این چنین قطعه قطعه می کند انسانی دیگر را ...
وهیچ باکش نیست که ...
آری قانون جنگ زن آسیب نبیند ... طفلی اشک به دیدگانش باران نگیرد ...
اما ... این روزها ...
کودکانی از دیاری دیگر ...
و فقط فاصله است که آنها را از نگاهی دور کرده ...
و قلب ها این روزها آتش گرفته ...آتش ...
این روزها طفلی که خار به پاییش رود مادرش هزار بار میمیردوزنده می شود ...
موشک تمام ِ معصومیت بچگیش را ...
این روزها ... کاش کنارت بود طفل ِ بی گناهم ...
کاش می توانستم سپری شوم مقابل دیدگانت ِ پاک ومعصومت که وحشی گری انسان را نبینی ...
و دلت از این همه سیاهی به تنگ نیاید ...
اشک هایت کودک ِ آسمانی ِ من قلبم را تکه تکه می کند ...
این روزها ... کودکانی دسته دسته یتیم می شوند ...
معمول است کسی که از دنیا برود کودک را از آن مکان ها دور می کنند ...
روحش هنوز نازک است ... روحیه اش را سخت می کند ...
دلش ... و...و... و...
این روزها اما ...
این روزها اما کودکان خود به دیدگان ِ نجیب خود شاهد ِ سقوط انسانیت هستن ...
شاهد ِ انسان هایی هستند که قلب هایشان سنگ است ...
شاهد ِ پیکر های پدر ... مادر و ...
کودک است ... طفل است ... چه میفهمد جنگ چیست ...
کودک است باید آرام باشد ... بازی کند ... شب برایش لالایی خواند و ...
این روزها اما ... کودکان ِ دیاری صدای موشک وخمپاره و .... لالایی شبانه شان شده ...
بخواب کودک من ...آسوده بخواب ... این دنیا هیچ خبر ِ خوشی برای تو ندارد ...
این روزها کودکانی از دیاری دیگر ...
اما از طینت ِ من آن سوی جهان ... دسته دسته ... یتیم می شوند ...
قلبم برای تمام ِ دلتنگی هایت سیاه پوش شده است ...
کودک معصومم ... کودکانه هایت فدای نفهمی عده ایی شده که نمیخواهند بفهمند ...
تو هنوز کودکی ... هنوز باید بچگی کنی ...با اسباب بازی های خودت ...
نه با سنگ و خرابه و آوار و خون و درد و درد و درد ...
...........................................................................
وعده ی ما آخرین جمعه ی ماه ِ مبارک رمضان ...
اینجا خیلی گرم ِ اما من برای فریاد تمام ِ این دلتنگی ها میروم ...
اللهم عجل فرج الحجه بحق الحجه ...
خدای بی پناهان به چشم های مالامال از خوف کودکم آقای مظلومان را برسان ...
الهی آمین ...
لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ...
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحقهم اجمعین »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»