بسم الله الرحمن الرحیم...
سلام ...
اجازه آقا عرضی داشتم ...
سلام ...اجازه آقا دیر کرده ایی ...
سلام ...
اجازه آقا بغض داریم ...
سلام ...
اجازه آقا ...
نفس ...نبض ... تپش ...
وچشم های خشکیده در راه عاشقی ...
سلام اجازه آقا ....
......................................................
نشناخت کسی قیافه ات را آقا!
هر جمعه می آمدی و ما گم بودیم...
....................................................
خودم نوشت :
این جانب بلاخره از شر امتحانات راحت شده خیالی آسوده کردیم .آخیش ...
واز فردا انشاالله درتعطیلات بین الترمین به سربرده به شغل شریف خونه داری مشغول خواهم بود ...ویه مددی به مادر بدهیم بد نیستا خداییش ...به هر احوال دختر بزرگه واولیه و ...خب دیگه گزافه گویی بس کنیم .
امید دارم دوستان دیگم که هنو امتحان دارن هرچه زودتر به مقام اینک بنده رسیده واعلام میکنم که دست راستم رو سریکایکتان ...
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »