بسم الله الرحمن الرحیم...
نکتهها هست بسی، مَحرَم اسرار کجاست؟
برای تویی که ندید ِ دوستت دارم ...
و برای تمام ِ رفقای آسمانیت ...
احساس میکنم این روزها دوباره باز تو را تشیع کرده اند ...
قلبم ...
میبینی نه ؟؟؟
مطمئنم که میبینی این روزهای پر از درد ِ ما رو ...
این روزها هزار هزار بار خدایم را شکر میکنم که مامان بزرگ سرش به فضای مجازی نیست ...
این روزها خدایم را شکر میکنم که مامان بزرگم تا بعد از 20:30 غرق ِ سجاده اش هست و مشغول ِ دلبری ...
چه خوب که نمیداند ... چه خوب که ...
این روزها رفقای همرزمت را آورده اند و ...
سخت است عمویی سخت ...
وقتی میبینم که ...
تمام آن 13 سال نبودنت ...
تمام آن بی خبری ها ...
تمام آن دلشوره ها ...
تمام ِآن خبر های مردمان ِ نامرد ...
دل آشوبه های بابااسماعیل و مامان بزرگ ...
این روزها خبری گوش به گوش ...
دهان به دهان ...
نگاه به نگاه پیچیده و عالمی را باخود اسیر ...
رفقای قواصت رو اوردن که ...
الله اکبر ...
هر وقت تصویری از رفیقت را میبینم قلبم تکه تکه می شود ...
تنم میلرزد ...
تپش قلب میگیرم و ...
می گویند باید ببینند و بفهمند و ...
من که منم قلبم به مرگ نزدیک شده چه رسد به ...
مادری ... خواهری ... فرزندی ... عزیزی ...
اصلن از کجا معلوم شاید یکی فرزند همان همسایه ایست که سال های انتظارش ...
سال هایی ...
و عاقبت آروزی دیدن دلبندش را با خود به آسمان ها برد ...
من از نگاهی دیگر باتو حرف میزنم ...
ازین که ...
اصلن این هم بماند ...
این هم ...
احساس میکنم این روزها دوباره باز تو را تشیع کرده اند ...
همان قامت ِ رشیدی که مادر میگفت و عاقبت چون طفلی5 ساله به آغوش مادر آرام گرفتی ...
احساس میکنم این روزها دوباره باز تو را تشیع کرده اند ...
برامون دعا کن عموی آسمانی ام ...
به رفقاتم بسپار که ...
....................کربلای 4 ......قواص .....................
برداشت آزاد ...
طاقت دیدن تصاویر رو ندارم برای همین عکسی انتخاب نکردم ...
حرف های ما نا تمام ...
یازهرا ...
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحقهم اجمعین »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»