بسم الله النور ...
بنویس که هرچه نامه دادم ،نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم ، نرسید ...
شعر : رستمی
به رسم ِ دلبری ...
تقدیم به نگاه ِ پر از مهربانی او که هماره هست و احساس می شود ...
حضرت انتظارم ...
خیس شده ...
همه جا ...
گیج ام ...
حواس پرت تر از همیشه ...
ابر ها دل تکانی کرده اند یا ؟؟؟
نمیدانم ...
خیسی از نگاه ِ خیس ِ من است ...
یا باران ...
اما ...
اما باران می بارد ...
خوب معلوم است ...
آسمان هم غمی به خود دارد ...
می بارد و می غرد و می نالد ...
اما سبک نمی شود ...
و باز میل ِ باریدن دارد ...
باران ...
باران ...
باران ...
..................................
نگاهم خشک شده است ...
کوچه بیابان ...
فانوس می گیرم و راه می افتم ...
شب همیشه ترس داشت برای ...
اما من دل ِ نترسی دارم ...
شب برای من دوست داشتنی است ...
شب ...
و لحظه های دوست داشتنی ....!!!!
شب و پرسه های بی بهانه ...
پرسه های ...
دوست داشتنی ...
گاهی درد آور ...
گاهی گریه ناک ...
گاهی ...
گاهی ...
گاهی ...
خیابان را می کاوم ...
اثری از...
نیست ...
انگار زمین تو را گم کرده است ...
گاهی ...
نبودنت اشکم را در می آورد ...
و قلبم را به درد ...
تمام ِ کوچه را شمع می چینم ...
تا ...
گاهی هیچ کجا نیستی ...
گاهی هیچ کجا نیستی ...
گاهی هیچ کجا نیستی ...
گاهی انگار زمین تو را گم کرده است ...
بوی گل ِ یاس می آید ...
خانه ی همسایه یاس هایش به گُل نشسته ...
و بوی یاس کوچه را عاشق تر کرده است ...
حضرت باران ...
دارد دیر می شود ...
تمام دیوارهای خانه ام از نبودنت درد دارند ...
ـــــــــ وقلبم بیشتر ــــــــــــ
وقتی ظهور می کنید آقای انتظارم مرهمی خواهید شد به ...
به طعنه هایی که یک عمر انتظار ِ دلدادگانت را به سخره گرفته اند ...
یا حضرت باران ...
............
وقتی که می آیی غم باما غریب می شود ... حضرت مُنتَظَر ...
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحقهم اجمعین »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»
|