بسم الله الرحمن الرحیم...
پایان شبهای بلند انتظاری
آیا برای آمدن میلی نداری ؟
من نذر کردم خاک پایت را ببوسم
آیا سر این بنده منت می گذاری ؟
من قبل از اینها اینهمه ویران نبودم
آباد بود این خانه ی ما روزگاری
من دل ندادم تا که روزی پس بگیرم
می خواستم پیشت بماند یادگاری
تا اینکه دلها بوی سجاده بگیرند
باید بیایی و کمی تربت بیاری
یک روز می آیی و تا صبح قیامت
ما را به دست آسمانها می سپاری
یک هفته ی دیگر دل آواره ی من
باید بسازد با فقیری با نداری
علی اکبر لطیفیان
وقتی پری از دلتنگی حرفم نمی توانی بزنی چه رسد به
اینکه کاغذی را با خیال نوشته هایت خط خطی کنی ...
کاش بطلبد ...فقط همین ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج الحجه بحق الحجه »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »