• وبلاگ : كمي درنگ بايدم ...
  • يادداشت : حواسم خيس تراز باران ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بهار 


    سلام

    متني که نوشتين خيلي به دلم نشست....

    پاينده باشيد.

    يا علي

    پاسخ

    سلام شکرخدا...ممنون خواهرخوبم ..سلامت باشي بهار جان ...ياحسين ...

    اعظم الله اجورنا واجورکم قبول باشه اينجا مثل همه جا مهمان خان حسين هستيد

    منه هم در وبم سفره اقا پهنه خوشحال ميشم با نظر ارزندتون تشريف بياريد کليکتون سر چشم يا حسين

    پاسخ

    سلام وتشکر متقابلن .بچشم ...ممنون که اومدين بزرگوارين ...ياحسين ...
    سلام . متاسفانه من به مقصود مورد نظرتان در متن نرسيدم . البته از بي ذوقي من است . اما چيزي که مشخص است از اعماق قلبتان نوشته بوديد . موف باشيد و بتوانيد از آن چه در دل داريد بر کاغذ به رشته تحرير درآوريد
    پاسخ

    سلام ...تشکر از تشريف فرماييتون ...متقابلن ...ياحسين ...
    + پريا 

    ســـــــــــــلام به خواهر عزيز خودم...

    خوبي؟؟؟دلم براي شما و براي يه خواهر عزيز ديگرم بسي تنگ شده

    نميدونم چي بگم...

    جز اون كه ميخونيش...كاش ارومت كنه...

    فقط صبر...صبروري...

    پاسخ

    سلام ...
    سلام فاطمه خانوم اومدم پستت رو بخونم ....
    خدا نصيبت نکنه ي گوش درد گرفتم که نگو نپرس.....
    اومدم صفحه وبت رو ببندم گفتم....
    بي معرفتيه تا اينجا اومدمو احوالت رو نپرسم...
    حالا چ خبر چيکار ميکني؟>؟؟؟؟
    + ياسي 

    سلام رفيق...داري ثانيه هاي نبودنشو مي شمري که چقد مونده بشه يه سال بعدش به قلبت نگاه مي کني چطوري يه ساله دووم اورده اصن چرا هنوز داره ميزنه مگه قرار نبود تپيدنش با يه تپيدنه ديگه هماهنگ باشه هرچي فکر ميکني نمي دوني چي کجا براي چي اين وسط اشتباه ؟...مي بيني زندگي هيچ وقت براي کارايي که سرمون مياره دليل نمياره قانونشه بايد ...ومن وتو ووبقيه بايد بگيم صبوري کن که قصه ..قصه ي اجبار است...بدجور هواي دلتو مي فهمم حرم به يادتم...
    نبودنت را تاب مي آورم...
    سلام فاطمه خانم....