بسم الله الرحمن الرحیم...
السلام ای صفای شش گوشه
عرش پایین پای شش گوشه
جلوجلو ولادت حضرت اکبر را به تمام گرامیان تبریک عرض میکنم ...
جوان دلاور ایرانی روزت مبارک ...
................................................................
روزها می گذرد ...
لحظه لحظه ...
ثانیه ثانیه ...
دقیقه دقیقه ...
ساعت ساعت ...
و روزگاری می شود به اندازه ی تمام عمر ...
سرمیچرخانم و روزگار گذشته ام را می کاوم ...
تمام کوچه راه عمرم را می نگرم ...
کوچه ها ...
دلتنگ تر از همیشه ...
چشمم به گذشته خشک می شود وخیالم میرود به روزهایی خوب ...
من دلتنگ تر ازهمیشم ...
بیتاب تر ازهمیشه ...
آشفته تر از همیشه ...
لحظه هایم از من عبور می کند ...
اما وقتی به تو میرسند سکته می کنند ...
گویی لحظه هاهم قلب دارند ...
سکته ی قلبی ...
برای چندمین بار ...
من دهاتیم شهرتان مال شما ...
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
این روزها همش مَ مَ مَ مَ میکنه ...
گوشه ی دیوارو میگره ویواش یواش راه میره ...
قهقه هایش گاهی میرود تا آسمان ...
زانوهایش از 4دستو پا رفتن کمی زخمت شده است ...
گاهی با گریه هایش میفهماند که دلتنگ شده است ...
گاهی خنده ایی می کند اما تلخ ...
اما گاهی برای اینکه نشون بده حالش خوبه بلند بلند میخنده ...
ومن حسودیم میشه بهش ...
کاش همیشه بچه بودم ...
تا بچه ایم میل بزرگ شدن داریم ...
تا بزرگ شیم ...
دلمان تنگ میشود برای یک لحظه کودکی ...
خنده هایش اما دلم را میبرد ...
کودک یک ساله ی من ...
یک سال گذشت ...
باتمام اتفاقات خوب و...وبازهم همیشه خوبش ...
بایدخوب بود درهرحالی که هست ...باید خوب باشه ...
آغاز وبلاگم به برکت حضرت رضا (علیه السلام) بود ...
خیلیم خوش یمن بود برام واندک زمانی بعد آقا طلبید و مشهدی شدم ...
امروز که خانه ی دلی من یک ساله شد بازهم به برکت حضرت آقا ...
حضرت عشق همون قالب رو میزارم شاید بازهم طلبید ...
دلتنگشم ....خیلی خیلی دلتنگ ...
کمی درنگ امروز 1ساله شد ....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج الحجه بحق الحجه »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »
