سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمی درنگ بایدم ...

 

 

DELETE...

بسم الله الرحمن الرحیم...  

من ...
خودم را می نویسم ...
پاک میکنم ...
می نویسم ...
پاک میکنم ...
مینویسم ...
خط خطی میکنم ...
محو میکنم ...
من ...
باز خودم را پاک میکنم ...
باز ازنو می نویسم و...
من ...
خودم را باز غرق میکنم ...
دستی دستم را میگیرد ومی کشد به طرفش ...
احساس خفگی دارم ...
آب حلقم را بیرون می زند ...
چشمان پر آبم را به زور باز می کنم ...
فقط نوریست جلوی چشمانم ...
فهمیدم باز خودش دستمو گرفته ...
باز اوست که منواز غرق شدن دور می کند ...
باز ...باز ...باز ...
بغض دارم ...
با بغض فریاد می کنم ....خدا ااااااااااااااااااا
ولبخندش باز جواب فریاد های من است ...

===================================

دلم هوای حرم کرده خوب می دانم ...
 

 ===================================

 

« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم »  

  « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »




شنبه 91 آذر 25 | نظر

 

انتظارش ...

بسم الله الرحمن الرحیم...

وقتی موهایش را نگاه کردم یاده قدیم افتاد به ذهنم ...

موهایش سیاه تراز هرچی سیاهی بود ...

الان ...اما...

تمام موهایش همچو دانه های برف ...

سپیده سپید ...

وقتی به نگاهش زل میزدم هنوز راه عاشقی رو دنبال می کنه و...

رد نگاهش را می زنم ...

هنوز همان راه است وهمان کوچه وهمان عشق ...

انتظارش ...

وقتی آدینه میرسد قبل اذن صبح بیدار می شد ووضو میگرفت و...

با عشق مینشیند به سجاده ی سجود ...

قرآنش صوت حزینی داشت ...همیشه مینشینم کنار اتاقشو فقط گوش میکردم و...

نمیدونم چه حالی داشت که هیچ چیز دورو برشو متوجه نمیشد ...

انتظارش ...

اذان که میگفت با صدای بلند ومردانه اش نماز میخواندو دعا و...

دم دمای سپیده ی صبح گلاب پاشش را می گرفت وتا جلوی در خانه را گلاب پاشی می کرد ...

انتظارش ...

میگفتم :حاجی جونم چرا روخاکا میریزی ؟آخه حیف نیست ؟

همیشه مهربونی خاصی تو صداش بود ...

حالت روحانی که داشت منو وادار به احترام دیگری بهش میکرد ...

هر وقت ازش میپرسیدم چرا ؟

با یه لبخند لطیف والهی میگفت :نازدونه ی من ...

امروز جمعت ...مگه نمیدنوی جمعه ها مهمون عزیزی داریم ؟

این قدر عزیزن که باید هرکاری بکنیم برایشان...

همیشه کاراش منو متحیر میکرد ...

انتظارش ...

گلاب پاشیدنش که تموم شد ...آماده شد و باز طبق قرار همیشگی جمعه هاش راهی دعای عهد شد ...

ومن کنار کوچه تمام قد قامتش را از نظر میگذراندمو حسرت به حال خوبش میماند به دلم ...

چنان عاشقی میکرد ودلبری برای دلبرش که مرا مبهوت می کرد ...

انتظارش ...

وقتی لحظات آخر کنارش بودم ...با همان حال خوبش دستمو گرفت و...

گفت :نازدونه ی بابا ...میدونی که بعد من باید چکار کنی ؟این وظیفه میمونه رو دوش تو ...

نکنه تنبلی کنیو ...اشکام بی صدا پایین می اومدن واون اما ...

بالبخند همیشگی وحال خوبش ...

انتظارش ...انتظارش ...انتظارش ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هر بزم روضه سفره احسان فاطمه است

اینجا نشسته ایم غذایی بیاوری

 

نزدیک است که از سمت مادرت

ما را برات کرببلایی بیاوری

 

ای صاحب عزا کم ما را قبول کن

امسال هم محرم ما را قبول کن

 « اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم »

             « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »



پنج شنبه 91 آذر 23 | نظر

 

دلم هوای حرم کرده خوب می دانم ...

همیشه کوچه ما عطری از شما دارد

که آشنا به دلش میل آشنا دارد

 

بگو که جسم که را در بغل گرفتی که

دوباره روضه ما بوی بوریا دارد

 

هزار شکر که مژگان به ما حواله شده

غبار پای تو تأثیر کیمیا دارد

 

شبیه چشم شما سرخ میشود چشمش

کسی که چشم بر آن ریشه ی عبا دارد

 

علاج تشنگی ام را فرات هم نکند

تنور سینه من داغ کربلا دارد

 

به سینه میزنم و حلقه میزنم بر در

در این معامله یک دست هم صدا دارد

 

دلم هوای حرم کرده خوب میدانم

برات کرب و بلا را فقط رضا دارد

 

دوباره خرجی ما بی حساب زهرا داد

همیشه سفره ی گرمش هوای ما دارد

 

حسن لطفی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روزها ...شهرم بوی بهشت می دهد ...

دیدن ضریحی که میرود تبرک بگیرد از کربلا وصاحبش حالی به حالی می کند قلب ها را ...

چقدر آقای خوبم دلداده داری ...

چند تا آهن و...اما مهربانم به عشقت چه دلبریها که نمیکنند عاشقانت ...

این روزها هوای نفس کشیدن میل می دهد حواس را ...

سلام الله علی صوتک حبیبی یا حسین ...(صل الله علیهم اجمعین ...)

بگویید بگذار مارا خرافه پرستی وآهن و... توهین کنند ...

آنان چه می دانند وقتی حسین به دلت سر بکشد چها می کندبا وجودت ...

بگویید بگذار متوهم بپندارند مارا ...

آنان عشق حسینی را چه میفهمند ...

سنگی به سینه گذاشته اند و ادعای سالم بودن میکنند ...

نمیدانند که بیماران خودشانند ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دله درد نوشت :دلم هوای حرم کرده خوب می دانم ...

وقتی ببینی مثه ساله پیش امسالم بابا ومامانت تو حالو هوای رفتن به کربلا دارن کاراشونو میکنن وباز نمیتونی باهاشون هم قدم بشی میسوزی از درون و... چرا آخه ؟؟؟؟؟؟

منم میخوام برم خو...میمیرم به خودش ...

لیاقت ...لیاقت ...لیاقت ...میشه یکم بهم لیاقت قرض بدین ؟؟؟

دلم هوای حرم کرده خوب می دانم ...




یکشنبه 91 آذر 19 | نظر

 

شاید ...

بسم الله الرحمن الرحیم...

عمری به جز بیهوده گفتن سر نکردیم
تقویمها گفتند و ما باور نکردیم
دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
لبیک گفتن را لبی هم تر نکردیم . .
.

شاعر ؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قلبم درد می کند ...هرچیم قرص زیرزبانی میخورم اثرنمیکند ...

نمیدونم قلبِ من بیحس شده یا قرصه بی اثر ...

دارم به این فکر میکنم که شاید تارک دنیا شده ومرا تنها گذاشته ... باید ببرمش دکتر ...

     « اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحق الحسین »

    « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »



پنج شنبه 91 آذر 16 | نظر

 

حواسم خیس تراز باران ...

مثل جاده های نمور پاییزی ...
که شبنم صبح گاهی لطیف میکند حواس را ...
مثل هوای پرغم پاییز ...
جاده هایی پر زبرگ هایی فسرده خاطر...
خاطر فسرده حال است ...
باران پاییزی می بارد ...
وتمام خیال های مرا خیس می کند ...
ومن دلتنگ تر از همیشه ...

 

 

 


..............................................

برای دلتنگی هایم ...
پاییز ...آذر ...و روبه زمستان رفتن ...
این روزها تمام لحظه هایی که بودی درمیانمان دارد میگذرد از نظرم ...
سالی دارد میرسد از نبودنت ...
این روزها ...سخت تر شده نبودنت برایم ...برایمان ...
چشم که به مامانبزرگ میخوره بیشتر میفهمم چقدر شکسته تر شده ...
این روزها مامانی ...میدونی حالش خوب نیست ...
دارم میبینم آب شدنش رو ...
اما تسلیم صبرش نمیشود ...
آخر او امتحان خودشو داده بود خیلی سالها قبل تر ...
وقتی عمویی 13

و...و...و...
میگفت ...
آخه این حرفا به چه دردی میخورد که میگم ...
تلمبار شده رو سینم ...
دارم ...
این روزها سخت نبودنتو حس میکنم ...
تمام لحظه های سالی که بودی بامن از من میگذرد ...
حوصله ایی برای نوشتن ندارم فقط میگم دلتنگتم آسمونی ...
.............................................
هوای نوشتن دارم ...اما گوی لجبازی کودکی سراغم آمده ومرا باز می دارد از هر اتفاقی ...
هوایم هوای پاییزیست ...سرد وخشک ...وگاهی بارانی خیس تر از باران ...صبری بایدم ...به رسم صبر بانوی بالابلندم یازینب ...

قلب متحیرم هوای حرم میخواهد ...



شنبه 91 آذر 11 | نظر

 

یاحضرت غایب ...

بسم الله الرحمن الرحیم...

یابن النفوس الطیبه ...
آقا خوبم ...
وقتی می خواهم برای تو بنویسم ...
بغض امانم را می برد ...
گاه تمام لغت هایم خیس تراز ساحلی که مَد گرفته و...
وقتی دلم برای تو می نویسد یعنی ...
یعنی آقا دلتنگتم ...
یعنی آقا حالم خوب نیست ...
نه بی توآقایم حالم خوب نیست ...
نه نیست ...
چقدر واژه هایم کوچک وناچیزند برای کشیدن نامت ...
یا حضرت غایب ...
..........................................
دلنوشت ...
نمی دانم این روزها کجای این هستی پیش می روی ...
شاید کنار عمه زینب پهلویش را گرفته ویارایش می کنی آقا تا توان رفتنش باشد ...شاید ...
شاید کنار طفلان یتیم حسین ...
شاید سجاد را هم ناله باشی ویا ...
ویا درکربلا ...
 الدعاء آقای خوبم  ...
آقای خوبم ...
یا حضرت عاشق ...
.......................................
انتظار نوشت ...
فرمودی برای فرجم دعا کنید ...که فرج شما نیز دراین است ...
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن ...

« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحق الحسین » 

    « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »




پنج شنبه 91 آذر 9 | نظر

 

صدایت شنیده شد ....

از آن زمان که روح بر آدم دمیده شد

از آفرین حق1 دو جهان آفریده شد


زیر بلند گنبد هستی شنیده ام

روزی هزار بار صدایی شنیده شد

**

این خاندان چه ها که ندیدند از این زمان

آقا به کوفه من چه بگویم چه دیده شد


هر در که کوفت، کوفه به سنگش جواب داد

سردارتان، که بر سر داری کشیده شد


از مادری که لیله قدر2 است زاده اید

از نورتان به فجر قسم3 که سپیده شد


پور خلیل در خور قربان حق نبود

نام شما از عمق زمان برگزیده شد

**

در حیرتم که قطره اشکی که داشتید

در حلق تشنه کام بیابان چکیده شد


حتی ندیده آب گذشتید و عاقبت

خنجر به خون حنجرتان آبدیده شد


زینب که در جمال شما باغ دیده بود

خاکم به سر که در غمتان داغدیده شد


بار غمت چه کرد که پنجاه سال قبل

سرو جوان قامت مادر خمیده شد؟


تیرش زدند تا به زمینش بیفکنند

وقتی که سیب گونه اصغر رسیده شد


گیسو پریش کرد در این سوگ آفتاب

وقتی که گیسوان رقیه کشیده شد


مشک اشک ریخت من چه کنم در وفای آن

دستی که از شما نبرید و بریده شد

***

تو بانگ می زدی پی یاری و این نوا

گرچه به خون نای عزیزت تپیده شد


اما قسم به عشق که در این هزار سال

روزی هزار بار صدایت شنیده شد

---------------

1- فتبارک الله احسن الخالقین

2- حضرت زهرا (س) را در روایات، سر لیله القدر دانسته اند.

3- سوره "والفجر"، سوره متعلق به حضرت اباعبدالله (علیه السلام) است.

محمدامین پور



سه شنبه 91 آذر 7 | نظر

 

...

انالله واناالیه راجعون ...

(( یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ...

ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً...

 فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی... ))

...............................................................

اجارک الله یااباصالح المهدی ...

فکراینکه زینب یک نیم روز تمام عزیزانش را از دست دهد آدمی را می شکند ...

یاصبوره بکربلا ...




یکشنبه 91 آذر 5 | نظر بدهید

 

لحظه ی خوف زمین ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم... 

میخواهم برایت بنویسم ...

سلام آقام ...

اجارک الله ای صاحب عزاترین امامم ...

هرچه جلوتر می رویم ...

دلشوره ها بیشتر می شود ...

آقا جونم سرت سلامت ...

اما آقا حادثه نزدیک است ...

شکاف زمین تا به آسمان ...

هرچی بینا تر می شوم به دیدگان این خلایق ...

دلشوره هایم بیشتر می شود ...

آشوبی دارد خیال ها...

آقای خوبم ...

می بینم ترسی را که ...

نزدیک است خوفی که طفل ...

خیره میشوم به دهمین روز این ماه ...

نزدیک است چقدر نزدیک است ...

طفلی که گلوی نازکش را ...

کجا دیده ایم طفل را این چنین ناز می کنند ودست به سرش می کشند ؟؟؟

نزدیک می شود ...

طفلان لباس خود را بالا کشیده اند وبر خنکای زمین میگذارند ...

العطش ...

آقا ببخش مرا که آب می نوشمو ...

شش ماهه ...

نزدیک می شود چقدر زود ...

ثانیه ها گویی شتاب دارند برای ...

نزدیک می شود که ...

یا اخا ادرک اخاک ...

یا اخی انکسر ظهری ...

یا اخی ...

یااخی ...

یا اخی ...

شور می زند حواسم ...

نزدیک می شود حادثه ایی هولناک تراز هرآنچه تصور نتوان کرد ...

شور می زند تمام جانم ...

چون مادری که طفل خویش گم کرده وهراسان از ...

یاابتا ...

یاابتا ...

یا ابتا ...

نزدیک می شود که نامردمان برسینه اش بشیند واز قفا ...

ناجوانمردی را به حد اعلا می رسانندو ...

نزدیک می شود لحظه ی خوف رقیه ...

گویی قحط گوشواره آمده است ...

عمه جانم ...

عمه جانم ...

عمه جانم ...

ازترس دامان عمه را چسبیده اند وزینب ...

آخ که قلبم ...

دختر شیرین زبانیش برا باباست و...

عمه بوی بابا میاد ...

عمه خواب بابا رو دیدم ...

عمه بابا ...

عمه بابا ...

عمه بابا ...

دلم ترس دارد ...

نزدیک است حادثه ایی مهیب ...

 

........................................

یادمون دادن دعاکه بخوایم بکنیم اول برا دیگری بعد برای خودویا ...

توی این روزای خوب خدایی روزگاری که دلاهمه حسینی شدن انشالله همدیگرو دعاکنیم شاید ...

دلبریاتون مقبول حضرت دلبر ...

 

 

« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحق الحسین » 

    « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »

 

 



پنج شنبه 91 آذر 2 | نظر

 

استخاره ممنوع است ...

در انتخاب خطر ، استخاره ممنوع است

کلام، هیچ ... که حتی اشاره ممنوع است

 

نوشته اند به طومار جاده ، با خط خون

برای مرد ، عبور از کناره ممنوع است

 

مپیچ دور بدن‌های کشتگان ، مهتاب

کفن برای تن پاره پاره ممنوع است

 

غرور ، داد به چشمان تشنه لب ، اخطار

که سمت آب گوارا نظاره ممنوع است

 

تمام ماحصل نهضت حسین این است

که نام مرد به هر سنگواره ممنوع است

 

نبینم ای غزل سرخ ! بی‌طرف باشی

صریح باش ، دگر استعاره ممنوع است

 

شهادت آمد و هفتاد و دو نفر گفتند :

در انتخاب خطر ، استخاره ممنوع است

 

سید جلال موسوی



چهارشنبه 91 آذر 1 | نظر

 
 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

عطرظهور

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار

پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...

ستارگان دوکوهه

هم رنگــــ ِ خـــیـــآل

هدهد

مرام و معرفت

سه قدم مانده به....

یامهدی

مینای دل

ارواحنا فداک یا زینب

مشکات نور الله

گل خشک

سلام محب برمحبان حسین (ع)

دهکده کوچک ما

اسرا

گرتوبیایی غم از دل برود

نیلوفر مرداب

شعرشاعر

خوش یمن

احرار

اینجا آوایی هست

زهرایی

بهونه جوونی

سربداران 313

مدیریت ...

گل نرگس

آپلودعکس

شعر...

خط...

صیاد لحظه های ناب دیدار

تاآسمان راهی نیست

چش قلمبه ...

دانلود مقاله ، پروژه ...

حدیث اشک

اقیانوس

یاسین مدیا

پایگاه اطلاع رسانی ...

یاران گمنام وبی ادعا ...

شعرو غزل امروز

آرمان های انقلاب

 
 

خبرنامه

 
 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 299668

بازدید امروز :29

بازدید دیروز : 82

تعداد کل پست ها : 424

 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

دانشنامه مهدویت

 مهدویت امام زمان (عج)
 

لوگوی دوستان

 

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin