• وبلاگ : كمي درنگ بايدم ...
  • يادداشت : خط خطي ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + مهديه 
    من رفتم خاله
    + مهديه 
    من الان اينجا بودم پاسخ کامنت پايين پاک شد
    مامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان من ميترسم
    + مهديه 
    من ساعت کامپيوترم قاطيه نميدونم الان هستي؟؟؟؟؟؟
    + مهديه 
    سلااااااااااام .خاله خداروشکر
    اينجا که زمستونه .هواسرده ادم يخ ميبنده
    هستي الان؟

    سلام فاطمه جان ببخشيد اينروزا نيستم...
    هنوز به جايي هم نرسيدم که بخوام کسي رو تحويل نگيرم...
    اگر هم به جايي برسم دختري نيستم که بخوام به هر دليلي به کسي فخر بفروشم...
    نبودن بخاطر اين بود ک حال دلم خوب نبود...
    هنوزم خال دلم خوب نيس...
    هنوزم دوست دارم بميرم...
    هنوزم خسته ام...
    فاطمه من آپ کردم ولي وقتي تايپش ميکردم چشمام پر از اشک بود...
    من همه دوستامو تو سال 91 از دست دادم...بايد همشون با خاطراتشون تو دلم خاک کنم...
    حالا ديگه حتي يه دونه دوست هم برام نمونده ک باهاش درد و دل کنم...
    بزرگترين درد اين روزاي من اينه ک تنهام...
    ديگه حتي خدا هم دوستم نداره...
    همه دورم رو خالي کردم...
    خودم موندم و خودم با يه قلب شکسته که دارم تمرين ميکنم قوي باشم تا قلبمو دوباره بسازم...
    من دختر مغروري نيستم که کسي رو تحويل نگيرم...
    فقط اينروزا درد هام و زخم هام زياده...زخم هايي به عمق همه خاطراتي ک با دوستام داشتم...
    فقط دعا کن بميرم..
    ممنونم بخاطر همه محبت هات از اينکه نشون دادي بيادمي...
    ولي اون فاطمه ديگه مرده...
    الانم مثه مرده هاي متحرکم...
    ببخشيد اگه ناراحتت کردم...
    ياعلي
    پاسخ

    سلام خواهرگلم ...عزيزدلم اگه اون دوستات به درد دوستي نميخوردن ولياقت دوستي رو نداشتن همون بهتر که ازالان که اوله راهي برن ...سخته ...ميدونم اما بهتر ...دليل نداره خودتو به خاطر اونايي که لياقت دوست داشتن رو ندارن خورد کني ...البته آدم بي انصافي نيستم نميدونم بينتون چي گذشته اما اگه جاي برگشتي مونده تو برو جلو شايد دوستت منتظرت باشه غرورو اين حرفا رو حذف کن اين دنيايي که من تاالان ديدم ارزش اين چند روز دلخوريرونداره ...خودتو درست کن تو اوله راهي عزيزدلم ...بکش بالا خودتو ...اين روزها دلتنگي يه يه جور هواشده برا تنفس انگار ...من ؟دعا کنم تو....؟؟؟واقعن دلت مياداينو ازم بخواي ...نه عزيزم نه جونم شما حالا حالاها بايد باشي بايد بشي خانم مهندس اونم ازنوعه هسته ايش ...که بعد ها سرمو بلند کنم وداد بزنم آي مردم اين دخترو آجي منه دوست جونه منه ...قوي باش فاطمه ...زندگي اينقدر بالا پايين داره که خداميدونه ...ممنون که اومدي ...منم نگفتم که تحويل نميگيري شما عزيزي خواهرکم ...دوست دارم ...
    + مهديه 
    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    خاله خوبي؟خوشي؟خوش ميگذره؟
    پاسخ

    سلام خاله جونکم ...خوبي زندگي ؟شمال هواچطوره ؟؟اينجا که تابستونه ديگه اولشه ...الهي شکر برمدار زمين هنوز قدم ميگذاريم ...دوست دارم خاله جونکم ...
    + شقايق 
    سلام مجدد
    اين فاطمه خانم داره مهندس ميشه،تحويل نميگيره که اگه شهيد هسته اي شد دست ماهارو نگيره!!!!:-)!!حالا که اينجوره اصلاً ميسپريم شهيد نشه!!به قول شما و دوستان خخخخ...!!
    ما کشف نميشيم ديگه چه کنيم!!:-|!!ما نامحسوسيم!!!:-)

    پاسخ

    سلام خواهرنامحسوس هستي الان ؟؟؟...به کي ميسپري حالا ؟شما دسته کجا بنده ؟نکنه بابچه هاي بالاحشرو نشري داري ؟اي بلا ...حالا که اينطوره يه دستي برسرماي مفلوک بکش که زاره حالمون ...بقيه خودت وبچه ها خخخخ

    پاسخ

    به به به اي عجب سلام فاطمه بانو ...عزلت گرفته ...سلام خانم سلام آجي جونم ...دختر کوشي تو ؟؟؟؟؟؟؟خوبي فاطمه جونم ...عزيزم خيلي خوشحالم کردي ...ممنون گلم ...نگرانم کردي بخدا ...خوب باشي عزيزجان ...خانم مهندس بعدازين شما خو قراره بعدها که شهيد هسته ايي بشين و يه دستي رو سره ما بکشين چرا گوشه ي دنج گيتي اختيارنمودين ؟؟؟؟؟؟؟؟ميخوامت فاطمه ...:)
    + شقايق 
    سلام
    تازه يه موقعهايي بچه ها ميبردن تخته پاک کن رو ميشستن مياوردن که مثلاً تخته تميزتر بشه ولي بدتر ميشد!!:-)
    من ولي رو تخته گاهي(در موارد نادر) مينوشتم الانم که دانشجو شديم اگه ماژيک باشه و تو کلاس کسي نباشه بازم مينويسم،البته خيلي کم پيش مياد،ولي گوشه کنار دفترم پره از نوشته هاي مختلف،هر کاغذي که دستم بياد کار واجبي باهاش نداشته باشم حتماً بايد روش يه چيزي بنويسم!!!:-)
    خواهر ميگم شما هم به روز باش،تخته سياه رو بيخيالشو يه وايت بورد بذا جاش!!!:-)


    پاسخ

    سلام .اي جانم ...دست رو چيزي گذاشتم کلي نوستالژي داره ...نه جونم بايد دهه شصتي و تخته سياه ...دقيقن ... تخته پاک کن که حال ديگه ايي داره ...:)))...منم همينطور ...اينقداين ورو اونور خط خطي دارم که ...:))....خط وقلم آرامش ميده تشنجاته آدميو ...البته بعد از اللهم ...ميگم شقايق جانم موندم چرا کسي مارو کشف نميکنه ؟؟؟بيا من تورو کشفت کنم تو منو ...خخخ چه شود ...:)) ...نه نه نه همون تخته سياه ...چيه وايت برد دستخطو ضايع ميکنه ...خخخ ...ممنون خواهرم ممنون تي جانه قربان :))گرفتي مطلبو ؟؟؟:)
     <      1   2